
کتاب صحرای محشر جمالزاده
225,000 20%
180,000 تومان
چاپ افست
متن کامل و بدون حذفیات
قطع رقعی و جلد شومیز
معرفی کتاب:
(( صحرای محشر )) قطعاً بهترین اثر جمال زاده و حاصل دوران اوج کار اوست . کتابی که یکی از بهترین سوژه های تاریخ ادبیات جهان رادارد و با این وجود ، وامدار سوژه اش نیست و بسیار خوب پرداخته شده و از هر نظر برای خواننده شیرین و قابل هضم است . طنز جمال زاده در این اثر علاوه بر اجتماع ایرانیان و مسلمانان و در نگره ای بزرگتر کل مردم جهان ، به دین ، مذهب و فلسفه نیز می پردازد . انتقاد های او شیرین تر از عسل است و همین امر رمز ماندگاری آثار او برای همیشه است . داستان ، داستان زندگی بعد از مرگ است و با آمیزه ای از دین و روایات و کتب آسمانی و تخیل و هجو داستان پیش می رود . نکته ای که بیش از همه ی رمان ها و داستان های او مرا مجذوب کرد ، اندیشه ی فلسفی اثر است که به خصوص در پایان رمان جلوه ی خاصی پیدا می کند . رمان در هشت فصل و یک موخره تنظیم شده است . فصل اول مربوط به آوارگی و بیچارگی انسانی ست که بعد از سال ها از خواب مرگ بلند می شود . او به چشم خود داستان هایی را که در آن دنیا شنیده ،عیان می بیند . اقوام مختلف را سردرگم می بیند و هر کدام را به زیبایی به تصویر می کشد . به خصوص توصیف قوم یاجوج و ماجوج بسیار زیبا و دیدنی است . در فصل دوم ما در بیرون دروازه ی قیامت هستیم . عبور از دنیایی که بیش از هر چیز تخیل پویای جمال زاده راهنمای ماست . ملائکه را صاحب رتبه و مقام می بیند و در آن دنیا نیز به بوروکراسی می تازد و آن را نقد می کند . دعوای اقوام مختلف را بر سر نام های فرشتگان به تصویر می کشد . قوانین قیامت را به باد استهزا می گیرد . مایه ی دلخوشی شان در این حال تماشای حور و غلامان زیباروی است و چشم چرانی های جماعت مسلمانان و حور و غلامانی که به قول جمال زاده خوشان هم یک چیزیشان می شود . اما حوری هایی نیز هستند که در مقابل زن های دنیوی کم می آورند و بالعکس !! در این حال انتقاد از زبان عربی ست که اوج می گیرد و عریان و آشکار می گوید که میان این همه زبان ها چرا خداوند برای خاتم الانبیا عربی را انتخاب کرده است و میان پیغمبرها جرجیس را انتخاب کرده است و به کنایه می گوید که ملائکه عربی حرف می زنند !!! نقد آخوند ها و ملایان و خشکه مقدسان ریاکار در سراسر فصول این کتاب وجود دارد . در فصل سوم دردسرهای مقدماتی قیامت شروع می شود ، کارخانه های قیامت رویت می شود . مقدمات برای دادرسی فراهم می شود . همه می خواهند ببینند در مجلس پیامبران چه کسی بالاتر می نشیند ولی در کمال تعجب می بینند که همه هم سطحند و بصورت دایره وار نشسته اند !!! در فصل چهارم مقام بازخواست شروع می شود و در فصل پنجم ادامه می یابد . در فصل فقیه و روسپی بهترین فصل رمان رقم می خورد . این فصل بعدتر به یک کتاب جدا تبدیل می شود و یکی از آثار خوب جمال زاده در نقدی هجو آلود و غم انگیز از بلایی ست که انسانیت فراموش شده ی سنگر گرفته پشت دین بر انسان آورده است ، انسانی که همه چیزش اسیر خرافاتی شده که خود نیز بی هودگی و پوچی آن را باور کرده است . در فصل افسون و افسانه ، قهرمان داستان از دادرسی فرار می کند وکاری می کند که در فصل بعد با شیطان دوست می شود و سرانجام از او می خواهد که او را برای همیشه بمیراند و به فنای ابدی برسد تا اسیر ملال نگردد. فصل پایانی رمان از نظر فلسفی یک شاهکار جاویدان است و بر همه ی کتاب برتری دارد . صحرای محشر خط بطلان بر همه ی پندارهای بیهوده ای ست که سالها در پوست و خون ما فرورفته اند و کلید رهایی آن در 60 سال پیش ، توسط جمال زاده نوشته شده است . صحرای محشر جمال زاده ، توپ مرواری و البعثۀ الاسلامیه هدایت و سنگ صبور چوبک رمان هایی هستند که تا سال ها در ایران چاپ نخواهند شد . افسوس که شاهکارهای ما چاپ نخواهند شد و رمان های مزخرف آبکی سریال وار ، به چاپ های بیستم می رسند .